جملات مجهول
در جملاتی که انجام دهنده ی کار (فاعل) مشخص نباشد یا اینکه خواسته باشیم بر مفعول تاکید بیشتری کنیم یا مفعول اهمیت بیشتری داشته باشد ، از ساختار مجهول استفاده می کنیم.
روش تبدیل جملات معلوم به مجهول:
1) مفعول را به ابتدای جمله منتقل کرده و به جای فاعل قرار می دهیم.
2)فعل to be را متناسب با زمان جمله و مفعول انتقال یافته به کار می بریم.
3)PP فعل اصلی جمله را بعد از فعل to be بکار می بریم.
4)بقیه جمله (قیدها) را در ادامه می آوریم.
5)و در انتها در صورت ذکر فاعل از ساختار زیر استفاده می کنیم:
(اسم یا ضمیر مفعولی)فاعل جمله +by
به جملات زیر و شیوه ی مجهول سازی آنها دقت کنید:
Alice eats a lot of apples.
A lot of apples are eaten.(by Alice/her
The children played handball in the yard yesterday.
Handball was played in the yard yesterday.
They will close the shop at 2 p.m.
The shop will be closed at 2 p.m.
He can drive the car really well.
The car can be driven really well.
Reza has sent two messages since this morning.
Two messages have been sent since this morning.
Jane had washed the dishes before the guests arrived.
The dishes had been washed before the guests arrived.
برای اینکه جملات مجهول را به خوبی یاد بگیریم باید زمانها را در زبان انگلیسی به خوبی بدانیم.در این قسمت کل زمانهی مورد نیاز را به همراه مثال و مجهول آنها آورده ایم.
حال ساده
معلوم--->Ali cleans the rooms
مجهول--->The rooms are cleaned
منفی مجهول--->The rooms are not cleaned
سوالی مجهول--->Are the rooms cleaned?
گذشته ساده
معلوم--->Ali cleaned the rooms
مجهول--->The rooms were cleaned
منفی مجهول--->The rooms were not cleaned
سوالی مجهول--->Were the rooms cleaned?
آینده ساده و افعال مدال
معلوم--->Ali will clean the rooms
مجهول--->The rooms will be cleaned
منفی مجهول--->The rooms will not be cleanded
سوالی مجهول--->Will the rooms be cleaned?
ماضی نقلی(حال کامل)
معلوم--->Ali has cleaned the rooms
مجهول--->The rooms have been cleaned
منفی مجهول--->The rooms have not been cleaned
سوالی مجهول--->Have the rooms been cleaned?
ماضی بعید(گذشته کامل)
معلوم--->Ali had cleaned the rooms
مجهول--->The rooms had been cleaned
منفی مجهول--->The rooms had not been cleaned
سوالی مجهول--->Had the rooms been cleaned?
حال استمراری
معلوم--->Ali is cleaning the rooms
مجهول--->The rooms are being cleaned
منفی مجهول--->The rooms are not being cleaned
سوالی مجهول--->Are the rooms being cleaned?
گذشته استمراری
معلوم--->Ali was cleaning the rooms
مجهول--->The rooms were being cleaned
منفی مجهول--->The rooms were not being cleaned
سوالی مجهول--->Were the rooms being cleaned?
آینده نزدیک be going to
معلوم--->Ali is going to clean the rooms
مجهول--->The rooms are going to be cleaned
منفی مجهول--->The rooms are not going to be cleaned
سوالی مجهول--->Are the rooms going to be cleaned?
Ali is very very tire!!!!
سلام دوستای گلم..اینم از گرامر درس پنج انگلیسی3
صفات فاعلی و مفعولی
در زبان انگلیسی هم مانند زبان فارسی و زبان های دیگر دنیا دو نوع صفت جامد و مشتق وجود دارد.صفاتی مانند "good","bad","long",... که ریشه فعلی یا اسمی ندارند جامدند ولی صفاتی مانند "beautiful","easy","harmless",.... که با افزودن پسوندهای مختلف به ریشه اسمی یا فعلی تبدیل می شوند مشتق محسوب میشوند.با افزودن دو پسوند "ing" , "ed " به برخی افعال می توان گونه ای دیگر از صفات مشتق را ساخت.
صفت فاعلی ایجاد کننده یا القا کننده ی حالت یا اثر در اسم مورد نظر است که با افزودن "ing" به برخی افعال ساخته میشود.
excite(به هیجان آوردن)-------->exciting(هیجان آور)
صفت مفعولی پذیرنده ی یک حالت یا اثر در اسم مورد نظر است که با افزودن "ed" به برخی افعال ساخته میشود.
excite(به هیجان آوردن)------->excited(هیجان زده)
مثال:
The children are frightened because the film is frightening.
بچه ها ترسیده اند زیرا فیلم ترسناک است.
I was completely amused with an amusing story book.
من کاملا سرگرم شدم با کتاب سرگرم کننده.
جایگاه صفت در جمله : 1-قبل از اسم 2-بعد از افعال ربطی
ترتیب صفات:
اسم+جنس+ملیت+رنگ+شکل+سن و قدمت+اندازه+کیفیت+شمارنده ها یا حروف تعریف
1-حروف تعریف:a , an , the , one , two,...
2-کیفیت:ugly , nice ,...
3-اندازه:big , short , giant ,...
4-سن و قدمت:modern , young , old
5-شکل:round , square ,...
6-رنگ:pink , red , black ,...
7-ملیت:Persian , German , American ,...
8-جنس:cotton , rubber , wool ,...
شاد باشید
خلاقیت فوق العاده جالب یک دانشجو باعث شد که استاد به او صفر ندهد!
پاسخهای جالب این دانش اموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و جوابها
را بخوانید.
ANSWERS OF A BRILLIANT STUDENT WHO OBTAINED 0 But I would have given him 100
Q1. In which battle did Napoleon die?
* his last battle
درکدام جنگ ناپلئون مرد؟
در اخرین جنگش
Q2. Where was the Declaration of Independence signed?
* at the bottom of the page
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟
در پایین صفحه
Q3. How can u drop a raw egg onto a concrete floor without cracking it?
*Concrete floors are very hard to crack.
چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟
زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد
Q4. What is the main reason for divorce?
* marriage
علت اصلی طلاق چیست؟
ازدواج
Q5. What is the main reason for failure?
* exams
علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟
امتحانات
Q6. What can you never eat for breakfast?
* Lunch & dinner
چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟
نهار و شام
Q7. What looks like half an apple?
* The other half
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر ان سیب
Q8. If you throw a red stone into the blue sea what it will become?
* it will simply become wet
اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد
Q9. How can a man go eight days without sleeping ?
* No problem, he sleeps at night.
یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها می خوابد
Q10. How can you lift an elephant with one hand?
* You will never find an elephant that has only one hand..
چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد
Q11. If you had three apples and four oranges in one hand and four
apple and three oranges in other hand, what would you have ?
* Very large hands
اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار
سیب داشته باشید کلا چه خوهید داشت؟
دستهای خیلی بزرگ
Q12. If it took eight men ten hours to build a wall, how long would it
take four men to build it?
* No time at all, the wall is already built.
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟
هیچ چی چون دیوار قبلا ساخته شده
From my nice friend..Golnaz
با سلام و صلوات به روح تمام مسافرین عزیز .
و با درود به وزیر محترم راه و ترابری .
ورود شما را به پرواز لایتناهی هواپیمای جمهوری اسلامی ایران خوشامد می گوییم .
خداوندا مشیت خودت را در رسیدن و لقاء به خود برما قراردادی و سرعت آن فزون كن .
مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و احتمالأ 1% مقصدی كه بر روی بلیط درج شده می باشد.
خلبان پرواز مرحوم شهید كاپیتان بهشت زاده و گروه پروازی بد اخلاق؛ سفری خوش برای شما آرزمند است.
لطفأ به علامت نكشیدن سیگار اصلأ توجه ننموده و آخرین سیگار زندگیتان را به خوشی دود نمایید.
بستن كمربندها اصلأ ضرورتی ندارد و كاملأ بدرد نخور است.
در صورت بروز اشكال در سیستم هوای كابین ماسكهایی از بالای سر شما آوزیزان خواهد شد كه شما قبل از آن رایحه خوش ملایك را احساس خواهید كرد.
این هواپیما مربوط به هزاره دوم میلادی بوده و دارای دو درب اضطراری در جلو، دو در كنارین و یك درب عقب می باشد كه چندین سال است اهرم های آن كار نمی كند.
ارتفاع پرواز به احتمال قریب به یقین تا آسمان هفتم بوده و هوای بهشت بسیار عالی است.
سفر خوشی را برای شما آرزومندیم
از اون جاییكه هیچ خارجی احمقی وجود ندارد كه من لازم باشد یه بار دیگر به انگلیسی بلغور كنم، سرتونو درد نمی آورم.
مرگ راحتی داشته باشید.
مصدر با to
بعد از بعضي از افعال، فعل بعدي به صورت مصدر با to مي آيد. بعضي از اين افعال عبارتند از :
I forgot to turn off the T.V last night.
I promised to get good marks this year.
I tried to learn fishing last year.
بعضي از اين افعال مي توانند قبل از مصدر با to، مفعول داشته باشند. اين فعل ها عبارتند از :
I asked them to help me
I told mary to do her homework carfully
I promised my mother to stay at home today
I like John to learn English
They expected him to come on time
فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)
بسياري از فعل ها از دو كلمه تشكيل شده اند، يكي قسمت اصلي فعل و ديگري جزئي كه آن را كامل مي كند.مانند Put on كه قسمت اصلي آن Putو جزء ديگر آن Onمي باشد.
On -> particle
Give back
Wake up
Take off
Pick up
Turn on
Call up
Turn down
I put my coat on
I turn the T.V on
I turn it on
Can you wake mary up at 6 : 00 ?
Can you wake her up at 6:00?
بعد از فعل ها و صفت ها مي توان حرف اضافه را آورد. اسم يا ضميري كه بعد از حرف اضافه مي آيد، مفعول آن است و هميشه بعد از آن مي آيد.
He is looking for it
Im sorry about it.
They are talking about the children
Im sorry about the accident
He was afraid of the animals
سلام بچه ها.... یه سایت خیلی جالب پیدا کردم که از پشت مانیتور میتونه فکرتو بخونه!!
اینم آدرسش:
کاربرد For در جمله
(مصدرباto+مفعول+for+صفت+فعلIt+be)
به جملات زير توجه كنيد
It is hard for me to believe this story
It is necessary to have an end
It is necessary for us to have an end
It is not easy to answer these questions
It is not easy for him to answer these questions
It is difficult to learn English
It is difficult for mary to learn English
همانطور كه ملاحظه مي كنيد در هر مورد، در جمله اول در مورد عملي يا كاري صحبت شده است در حالي كه جمله دوم در مورد كسي صحبت مي كند كه در كاري يا عملي شركت دارد.
I enjoy climbing montains
I am tired of walking
*حواسم نبود.با صورت رفتم تو در.میگه:ندیدیش؟ پ نه پ من دارکوبم میخوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو!
*به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان.میگه واسه کار میری؟ پ نه پ یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای 50درجه تستش کنم!
*رفتم داروخونه میگم باند دارید.میگه باند پانسمان؟ پ نه پ باند فرودگاه...میخوام فرود بیام!
بقیشو میخوای؟؟؟؟ برو ادامه مــــطلب !!!
ادامه مطلب...
عبارت های اسمی (Noun Clauses)
به یک گروه از کلمات مرتبط به هم که یک فاعل و فعل دارد Clause یا عبارت یا قضیه می گویند.
یک Noun Clause در یک جمله مانند یک اسم عمل می کند .به همین دلیل به آن قضیه ی اسمی می گویند.
اکنون به چند مثال از این مورد توجه کنید:
من نمیدانم که او چه موقع خانه را ترک کرد.I don't know when she left home
من نمیدانم چه کسی این نامه را نوشت.I don't know who typed this letter
او کسی را که من دیروز ملاقات کردم میشناسد.She knows whom I met yesterday
آنها می دانند من کجا میروم.They know where I go
همانطور که در مثالهای بالا مشاهده می کنید عبارتهای اسمی با کلماتی مانند:
when(چه وقت)
where(کجا)
who(چه کسی)
whom(چه کسی را)
آغاز می شوند.این کلمات در اینجا نقش حرف ربط را دارند که قضیه ی اسمی را به بقیه ی جمله وصل می کند.
کاربرد Be going to (قصد داشتن)
فعل be going to به معنای قصد داشتن یا خواستن می باشد.این فعل معمولا برای بیان کاری که بخواهد در آینده ی نزدیک انجام بشود به کار می رود. به این مثالها توجه کنید:
من میخواهم امشب اینجا بمانم.I am going to stay here tonight
من معمولا با اتوبوس به مدرسه می روم اما امروز قصد ادرم با تاکسی بروم.
I usually go to school by bus but today I'm going to go by taxi
او قصد دارد ماشینش را بشوید.He is going to wash his car
مشاهده می کنید که بعد از فعل (am/is/are going to) فعل به صورت ساده می آید و کاری را که قصد داریم در آینده انجام دهیم، بیان می کند.
Bye Bye...
ســــلام
اومدم یه خبر بهتون بدم و بـــرم از اونجاییکه وبلاگ من در سال تحصیلی 89-90خیـــــــــــــــــــــــلی
طرفدارداشت...من تصمیم گرفتم که:
توی سال تحصیلی 90-91 هم این وب رو ادامه بدم!میــــدونم خیلی خیــلی خوشحال شدین و از شادی
در پوست خود نمی گنجید !!!
راستی سال تحصیلی جدید رو به همتون تبریک میگم!(باور کنین من تبریک گفتـــم!مخصوصا به دوستای خودم)
.
.
خب دیگه باید برم
بای بای!
همه افعال انگلیسی با اضافه کردن ed به آخرشان به زمان گذشته تبدیل نمیشوند و بقیه افعال بدون قاعده خاصی به گذشته تبدیل میشوند درست مثل جمع مکسر مثلا keep گذشته اش kept میشود این قبیل فعلها بسیار زیاد هستند شاید بیشتر از800 فعل باشند که حفظ کردنشان کار دشواری است در ثانی قسمت سوم فعل هم بی قاعده است یعنی اسم مفعولی..... برنامه ای که خیلی به کار دانشجوها و دانش آموزان میاد یه نرم افزار کم حجم 16 کیلوبایتیه (فشرده شده) که فقط کافیه شما فعل ریشه رو بهش بدبد تا نرم افزار فعل گذشته و اسم مفعولیش رو بهتون بده این برنامه نیاز به نصب ندارد
ویژگی های کلیدی نرم افزار
1- پشتیبانی از دو زبان انگلیسی و فارسی
2- دارای بانک اطلاعاتی جامع
3- دارای پوسته های زیبا
4-حجم کم
5- بدون نیاز به نصب
Today is my friend's birthday and my teacher's birthday ,
....
ادامه مطلب...
If sentences
در زبان انگلیسی چهار نوع اصلی If sentences وجود دارد که جملات شرطی نامیده می شوند.
If + present form + present form
"If you heat ice, it melts." در این نوع از جملات شرطی شما می توانید به جای If از when استفاده کنید.چون این همیشه ثابت است که "وقتی یخ را گرم کنید،ذوب میشود".این نوع جملات بعضی مواقع Zero conditional گفته می شوند. If + present form, + will, can or may "If I am late, I will call you."
"If you need me, you can call me at home."
"If it gets any hotter, we may have a thunder storm."
این جملات یک اتفاق امکان پذیر در زمان آینده را نشان می دهد . فعل اول (فعل شرط که بعد از if می آید) در زمان
حال ساده و فعل دوم نتیجه ی (جواب شرطِ) فعل اول و در زمان آینده می باشد.
If + past form + would, could or might
"If I got a pay rise, I would buy a new car." "If you left your job, you could travel around the world." "If you were nicer to him, he might lend you the money."
این نوع از جملات فعل اول که همراه if است نشان میدهد که واقعه غیر ممکن است. در انگلیسی اغلب هنگامی از
این نوع جملات استفاده می کنیم که بخواهیم در مورد فرضیه ها و رویدادهای خیالی در آینده صحبت کنیم.
برای مثال:
"If I was President of the United States, I would change some laws."
If + past perfect + would/might/could have done
"If I had revised, I would have passed my exams." "If we had gone out earlier, we might have got to the cinema on time." "If you had told me there was a problem, I could have helped."
در این جملات (یا جملات نوع سوم) فعل اول همراه if هرگز انجام نشده است. بنابراین احتمال رویدادن فعل دوم وجود
ندارد. I didn't revise, so I didn't pass my exams and there is nothing I can do about it now.
با استفاده از این نوع جمله می توانیم نشان بدهیم که چگونه رویدادها می توانستند متفاوت باشند.
Bye Bye....
Vocabulary 6
ترساندن | scare | مواظبت کردن | mind | دچارسکسکه شدن | go hic | مدت کوتاه | a short while |
ثانیه | second | ازدست دادن | miss | به پیک نیک رفتن | go on a picnic | توصیه کردن | advice |
منشی | secretary | دهان | mouth | خودش | herself | به طورناگهانی | all of a sudden |
توقف کردن | stop | ماهیچه | muscle | سکسکه | hic | دردسر | bother |
موفق | successful | خودم | myself | سکسکه کردن | hiccup | نفس | breath |
نفس گرفتن | take a breath | اطاعت کردن | obey | خودش | himself | نفس کشیدن | breathe |
خودشان | themselves | دستور دادن | order | مرطوب | humid | تجارت | business |
چشیدن | try | خودمان | ourselves | بیمار | illness | سکه | coin |
ناخوشایند | unwelcome | پاکت کاغذی | paper bag | خودش | itself | پوشاندن | cover |
مرطوب | wet | توجه کردن | pay attention | منقبض شدن | jerk | معالجه | cure |
درصورتیکه | while | گردش | picnic | آخرین | last | بیماری | disease |
خودت | yourself | بارانی | rainy | قرض دادن | lend | فوق العاده | extra |
خودتان | yourselves | ضبط | record | خوش شانس | lucky | بی آنکه دلیل خوبی داشته باشد | for no good reason |
نفس را نگهداشتن | hold one's breath | دارو | medicine | باخنده صحبت کردن | giggle |
Synonym
hold=keep
breath=Air that you take in and send out through the nose and mouth
breathe=Air that you taking in and sending out through the nose and mouth
scare=Make sb frightened
the whole=With no parts missing
hiccup=Sudden breath with a sound
Lets welcome the year which is fresh and new,Lets cherish each moment it beholds,
Lets celebrate this blissful New year
بیا به سالی که جدید و تازست خوشامد بگیم، بیا تک تک لحظه هاشو گرامی بداریم، بیا این سال نوی پربرکت رو جشن بگیریم.
Wishing You All The Peace , Joy , And Love Of The Season ! Season’s Greetings!
Happy New Year
برای تو تمام صلح ، لذت و عشق این فصل رو آرزو میکنم . تغییر فصل رو بهت تبریک میگم
Happy new year....to my friends & my nice teacher
with the best wishes for you...
a یا the
در زبان انگلیسی a حرف نکره و the حرف معرفه است.a و the می توانند با اسم های
شمارپذیر به کار روند.
I got a postcard from her
توضیح:
گاهی به جای a باید از an استفاده شود. an قبل از کلماتی می آید که با a,e,i,u,h,o شروع
شوند، اما قبل از بقیه حروف ونیز قبل از u اگر /ju/تلفظ شود a می آید.
کجا a و کجا the به کار ببریم؟
1-وقتی برای بار اول از چیزی صحبت می کنیم ،"a" به کار می بریم.
او یک خانه داشت. She had a house.
2-اگر به چیزی که بار اول با "a" به کار رفته بخواهیم مجددا اشاره کنیم ، باید از "the" استفاده
نماییم.
She has a car and a bike,but she uses the bike more often.
3-وقتی برای بار اول از چیزی صحبت می کنیم و شنونده می داند منظور ما چیست، "the"به
کار می بریم.
Have you fed the cat?
4-وقتی بخواهیم شغل کسی را بیان کنیم،"a"به کار می بریم.
She is a teacher
6-برای اسم هایی مثل world(دنیا) ،"the'به کار می بریم زیرا از آنها فقط یکی وجود دارد.
We're going to travel around the world
7-برای اجرام آسمانی مثل sky(آسمان) ،sun(خورشید) ،moon(ماه) ، از "the" استفاده می
کنیم.
She looked at the moon in the sky.
8-قبل از واحدهای روز از "the" استفاده می کنیم.
They play football in the morning
9-برای صفت های عالی نیز "the" به کار می بریم.
This city is the best city
10-نام رود ها و اقیانوس ها با "the" شروع می شود.
رود خانه ی تمز The Thames or Thames the river
11-بیشتر نام کشورها و مکان ها بدون "the" به کار می روند.
They have gone to Belgium.
اما کشور هایی که بیش از یک کلمه دارند با "the" به کار می روند.
The United states
The Soviet Union
12-قبل از اسم روزها ، ماه ها ، صفتهای ملکی ، اسامی اشخاص و... هیچ وقت "the" نمی
آوریم.
۱- ساختن
مثال: make poem معنی: شعر ساختن
2-برگزیدن
مثال : they made him king at the age of fifty
معنی : در سن پنجاه سالگی او را به پادشاهی برگزیدند
3- مرتب کردن
مثال: he makes the house once a week
معنی : او هفته ای یک بار خانه را مرتب می کند
۴- برابر بودن
مثال: two and two make four
معنی: دو و دو می شود چهار
۵- شدن
مثال : you will make a fine teacher
معنی : تو معلم خوبی خواهی شد
۶- فهمیدن
مثال : what do you make of this movie?
معنی: از این فیلم چه فهمیدی؟
۷- وادار کردن
مثال: make him brush his teeth
معنی: وادارش کن دندان هایش را مسواک بزند
منبع
Avril_E
Vocabulary 5
کنار گذاشتن چیزی | put sth aside | نفرت | hate | عصبانی | angrily |
گرد | round | مجبور بودن | have to | آپارتمان | apartment |
سطر | row | پریدن | jump | به کنار | aside |
ناراحتی | sadly | تنبل | lazy | بدشانس | Bad luck! |
خداحافظی کردن | say goodbye | نور | light | پر از | full of sth |
دریاکنار | seaside | دوست داشتنی | lovely | قوطی کنسرو | can |
سپتامبر | september | مارس | March | پایتخت | capital |
خرید | shopping | میلیون | million | جوجه | chiken |
نشستن | sit | دلتنگ شدن | miss | برگشتن | come back |
اسپاگتی | spaghetti | گیج شدن | mixed up | کارتن | carton |
شکر | sugar | موزه | museum | کاملا | completely |
چشیدن | taste | اکتبر | October | خامه | cream |
جهانگرد | tourist | افسر | officer | پرجمعیت | crowded |
آینده | toward | یکبار دیگر | once | دهلی | Delhi |
تفنگ اسباب بازی | toy gun | پارک | park | آزار دادن | get into trouble |
بدون | without | با ادب | polite | قاطی کردن | get mixed up |
چوب | wood | جمعیت | population | گرسنه ماندن | go hungry |
دیگ | pot | به گردش رفتن | go on a trip |
Synonym
trip=A short journey to a place and back again
seaside=A place by the sea where people go on holiday / shore / beach
lovely=Very nice / beautiful
look like=Have the same appearance as sb or sth / similar
row=A number of thing in lines
can=A metal dish for holding food or liquid
mix up=Not know wich of the two things or peoples it is / confuse
در بخش دستور زبان این درس درباره ی رابطه ی دو فعل پشت سر هم در جمله ی انگلیسی و درباره ی توصیف
کننده های اسمی (اسامی مرکب) مطالبی را بیان می کنیم.
در جملات انگلیسی می توانیم بیش از یک فعل اصلی در جمله داشته باشیم.
هر گاه افعال زیر در جمله بیایند ،فعل دیگری که پس از آنها می آید باید به شکل ((مصدر)) باشد.
Want=خواستن
|
Learn=آموختن
|
Hope=امیدوار بودن
|
Decide=تصمیم گرفتن
|
Try=سعی کردن
|
Choose=انتخاب کردن
|
Plan=تصمیم داشتن
|
Continue=ادامه داشتن
|
Prefer=ترجیح دادن
|
Wish=آرزو کردن
|
Intend=قصدداشتن
|
Seem=به نظررسیدن
|
Ask=پرسیدن
|
Like=دوست داشتن
|
Advise=توصیه کردن
|
Tell=گفتن
|
Force=مجبورکردن
|
Order=دستوردادن
|
Promise=قول دادن
|
Permit=اجازه دادن
|
Refuse=خودداری کردن
|
Forget=فراموش کردن
|
Allow=اجازه دادن
|
|
اکنون به چند مثال توجه کنید:
I want to go to bed early tonight
من می خواهم امشب زود به رختخواب بروم.
She was planning to travel to Canada
اوتصمیم داشت به کانادا سفر کند.
I forget to study physics last night
من دیشب فراموش کردم فیزیک را مطالعه کنم.
I prefer to stay here tonight
من ترجیح می دهم امشب اینجا بمانم.
I have decided to fix the car by myself
من تصمیم گرفته ام که اتومبیل را خودم تعمیر کنم.
در قسمت دوم گرامر این درس کاربرد اسامی مرکب توضیح داده شده است.اسم مرکب از دو کلمه تشکیل می شود
که یک اسم ، اسم دیگر را توصیف یا تعریف می کند.
مانند:
او یک معلم شیمی است.
She is a chemistry teacher
من گلهای بهاری را دوست دارم.
I like spring flowers
آنها کارگران شب هستند.
They are night workers
در مثالهای بالا کلمات spring,chemistry,night اسمهای اول هستند که اسمهای دوم یعنی
teacher,flowers,workers را توصیف می کنند.بنابراین اسم اولی،اسم دومی را توصیف می کند و برای آن، کار یک
صفت را انجام می دهد. این اسم صفت گونه همیشه مفرد است اما اسم دوم ممکن است مفرد یا جمع باشد.
در اسامی مرکب ، اسم صفت گونه (اسم اول) اسم دوم را از جهت موقعیت مکانی،ساختار،موقعیت زمانی یا شیء
توصیف می کند . مانند:
یک پل سنگی (ساختار)A stone bridge
یک گیاه کوهی (موقعیت مکانی) A mountain plant
یک کلاس شبانه (موقعیت زمانی) A night class
یک فروشگاه کفش (موقعیت شیء) A shoe store
against
|
برضد
|
iron
|
آهن
|
although
|
اگرچه
|
law
|
قانون
|
blow
|
دمیدن
|
machine
|
دستگاه
|
boss
|
رئیس
|
metal
|
فلز
|
bowl
|
کاسه
|
mine
|
معدن
|
chemistry
|
شیمی
|
miner
|
معدنچی
|
coal
|
ذغال سنگ
|
offer
|
تقدیم کردن
|
complete
|
کامل
|
perfectly
|
کاملا
|
countryman
|
هم وطن
|
prefer
|
ترجیح دادن
|
cruel
|
ظالم
|
president
|
رئیس جمهور
|
cry
|
گریه کردن
|
promise
|
قول دادن
|
earn
|
به دست آوردن
|
real
|
واقعی
|
feel
|
احساس
|
reason
|
دلیل
|
Feel sorry for sb
|
احساس تاسف برای کسی
|
sad
|
ناراحت
|
France
|
فرانسه
|
Stay with
|
ماندن با
|
gold
|
طلا
|
telegram
|
تلگراف
|
grammar
|
دستور زبان
|
terrible
|
افتضاح
|
hand_clock_
|
عقربه ساعت
|
touch
|
لمس کردن
|
handle
|
دسته
|
watery
|
آبکی
|
head
|
سر
|
wind
|
باد
|
ill
|
بیمار
|
|
|
a foot wide
|
یک فوت پهنا
|
loaf
|
قرص،تکه
|
airport
|
فرودگاه
|
low
|
آهسته
|
along
|
درطول
|
magazine
|
مجله
|
altogether
|
درمجموع
|
match
|
کبریت
|
bar
|
قالب
|
merry-go-round
|
چرخ فلک
|
biscuit
|
بیسکوئیت
|
model
|
الگو،مدل
|
bottle
|
بطری
|
offer
|
تقدیم کردن
|
bridge
|
پل
|
packet
|
بسته
|
canal
|
کانال،مسیر
|
price
|
قیمت
|
child’s wagon
|
کالسکه بچه
|
pull
|
کشیدن
|
chocolate
|
شکلات
|
punish
|
تنبیه کردن
|
church
|
کلیسا
|
repair
|
تعمیر کردن
|
coach
|
کالسکه
|
run along
|
درمسیر رفتن
|
cost
|
ارزش داشتن
|
sail
|
بادبان
|
dollhouse
|
خانه عروسکی
|
soap
|
صابون
|
employ
|
استخدام کردن
|
soft drink
|
نوشیدنی بدون الکل
|
even
|
حتی
|
soup
|
سوپ
|
factory
|
کارخانه
|
speed
|
سرعت
|
fairyland
|
سرزمین افسانه ای
|
stone
|
سنگ
|
Glow
|
درخشیدن
|
through
|
از میان
|
Golden
|
طلائی
|
thumb
|
شصت دست
|
hammer
|
چکش
|
tiny
|
کوچک
|
highway
|
بزرگراه
|
toy
|
اسباب بازی
|
history
|
تاریخ
|
track
|
مسیر
|
Holland
|
هلند
|
waist
|
کمر
|
hurt
|
آسیب دیدن/زدن
|
walk(through)
|
قدم زدن(ازمیان)
|
jam
|
مربا
|
war
|
جنگ
|
jar
|
شیشه
|
whole
|
تمام
|
light bulb
|
لامپ
|
|
|
light up
|
روشن شدن
|
|
|
دستور زبان این درس درباره ی ضمایر موصولی می باشد.ضمیر موصولی دو جمله را به هم وصل می کند تا اسم مرجع را بشناساند.
کلمات which,who,whom هنگامیکه در میان جمله بیایند نقش یک اتصال دهنده را دارند و ضمیر موصولی نامیده می شوند.
به مثال های زیر توجه کنید:
The girl who won the game is my sister.
I have eaten the cake which you made for me.
The woman whom I saw is fat.
به جای ضمایر موصولی who,whom,whichمی توان از حرف ربط that استفاده کرد.
The girl who scream is your daughter.
The girl that scream is your daughter.
نظر یادتون نره...!!
she said, " OK , but I no speak English , I bringing my grandson"
the man said , " OK , so he will translate.
" Vashangton" said the grandma.
the was correct ,now for question number 2 :
" July fourt" the grandma said.
correct , now for question nember 3 :
" Too goooooor" wow wonderful , now for your final question:
" Booooosh" grandma answered.
نوه ی پیرزن به پیرزن میگه : من دانشگاه تو کدوم شهر آمریکا بودم؟
پیرزن میگه : " واشنگتن "
2 ) روز استقلال آمریکا کی است؟
نوه ش میگه : نیومن مارکوس کی حراج داره؟
مادربزرگش میگه : "4 جولای "
3 ) امسال چه کسی نامزد ریاست جمهوری آمریکا بود اما شکست خورد؟
نوه به مادربزگش میگه : اون مرتیکه معتاد که با دخترت عروسی کرد کجا باید بره؟
پیرزن میگه : " توگور "
4 ) در حال حاضر چه کسی رئیس جمهور آمریکاست؟
نوش این جور ترجمه میکنه : از چیه جورابای پدربزگ بدت میاد؟
مادربزگش میگه : " بوش "
|
||||||||||||||||||||
1- There is …….bread on the table.
a) some b) any c) many d) very |
||||||||||||||||||||
2 – Has your mother cooked……..for dinner?
|
||||||||||||||||||||
a) something
b) anything c)everything d)nothing |
||||||||||||||||||||
3 – Do you see any monkeys in this picture? No, I see … monkeys in that picture.
|
||||||||||||||||||||
a) any
b) some c) very d) no |
||||||||||||||||||||
4 – Do you have …. money in your pocket? Yes, I have some money in my pocket.
|
||||||||||||||||||||
a) any
b) many c) very d) no |
||||||||||||||||||||
5 – Is that your car ? No, that’s not … that’s ………
|
||||||||||||||||||||
a) my – hers
b) mine – your c) no friend d) no friends |
||||||||||||||||||||
6 – Do you have …..in this city? Yes , I have some friends in this city
|
||||||||||||||||||||
a) any friend
b)any friends c)no friend d)no friends |
||||||||||||||||||||
7 – Is that house … ? yes, that’s …. house.
|
||||||||||||||||||||
a) yours – ours
b)yours – our c) your – ours d)your –our |
||||||||||||||||||||
8 – would you mind….your radio so loud? I am trying to study.
|
||||||||||||||||||||
a) playing
b) to play c)not playing d) not to play |
||||||||||||||||||||
9 – Do you have anything in your hands? No, I have ……in my hands.
|
||||||||||||||||||||
a) anything
b)everything c)manything d)nothing |
||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||
|
کاربردno,any
b)had done
c) have done
d) does
b)closed
c)closing
d)had close
b)closed
c)closing
d) had close
b) have worked
c)worked
d)had worked
b) decided
c) have decided
d) have been deciding
b) heard
c) have heard
d) had heard
b) for
c) since
d) from
b) got up
c) gave back
d) put on
b) title
c) mark
d) subject
b)pick up
c)give back
d) find out
1
|
b
|
6
|
d
|
2
|
c
|
7
|
b
|
3
|
c
|
8
|
a
|
4
|
d
|
9
|
a
|
5
|
b
|
10
|
c
|
دستور زبان يا گرامر اين درس درباره ماضي بعيد (گذشته كامل) مي باشد. به اين زمان، در انگليسي pastperfect tense گفته مي شود.
1 – زمان ماضي بعيد براي عملي به كار برده مي شود كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده است.مثلاً من قبل از اينكه به رختخواب روم يك ساندويچ خورده بودم. (هر دو عمل رفتن به رختخواب و خوردنساندويچ در گذشته انجام شده است ولي خوردن ساندويچ قبل از رفتن به رختخواب صورت گرفته است)